صدراصدرا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات کودکی صدرا

صدرا و ماشین هایش

اگر بخوام بگم چه بازی ای بوده که از قبل از یک سالگی انجام می دادی و همچنان باهاش مشغولی و هیچ وقت ازش خسته یا دل زده نشدی باید بگم ماشین بازی. الان دیگه ماشین بازی از اون حالت معمولش خارج شده و پیشرفته شده. از وقتی که بیدار میشی میری تو اتاق دنبال ماشین هات و سنگین ها را یکی یکی و بقیه را دوتا دوا میاری تو هال. بعدش همه دسته جمعی باید برن یه جا پارک کنن. این پارکینگ میتونه روی زمین یا روی مبل یا دسته مبل یا طبقاتی باشه. یه ملحفه میاری و میندازی روی ماشین های بزرگتر خیلی با دقت که هیچ جایی بیرون نمونه و میگی روشون چادر میکشی که آفتاب نخورند . این ماشین ها روزی یکی دوبار دستشویی هم میرن و همه را برمیداری می بری می گذاری توی دستشویی رو س...
26 خرداد 1395

حس خوب

الان بعد از مدت ها من یه حس خوب دارم. یه حس خوب و شیرین .. می دونم که تو هم همین حس را داری و این چند روز بخصوص خیلی اخلاقت بهتر شده. خودتم میفهمی که الان بزرگ تر شدی و یه پیشرفت خیلی بزرگ کردی. جالبه که برای خودم هم همین حالته و من اولین بار هست که تو زندگیم یه چنین احساسی دارم که بعد از سختی و ناامیدی انگار یهو روند همه چیز برعکس می شه و من را به سمت پیروزی رسانده ادامه را توی پست بعدی میگذارم( آخه یکم خصوصیه  ) ...
10 خرداد 1395
1